بعضی وقتا ادم باید با خودش رو راست باشه
من...
همونیم ک از روز اول اجر این زندگی با چشم
بسته و ی غرور بیخود گذاشتم
و رفتم دنبال اون چیزی ک الان با تمام گذشت سالها و اذیت هایی شدم و کشیدم
میبینم
از همه چی فقط هیچ و پوچ برام مونده
از خودم فقط جسمی بی روح مونده
هر قد هم مغرور باشه ادم ی جاهایی باید
قبول کنه ک
اشتباه کرده و
من اشتباه کردم و راه اشتباه انتخاب کردم
ادم خوبه ک اگ اشتباه هم میکنه اشتباهش
قشنگ باشه
ولی قشنگی ب چ قیمت ؟
قیمتی ک خودت بسپری دست باد و پر پر کنی ؟؟
نمیدونم کجای این زندگی هستم ؟؟؟
بمونم یا برم ؟
برأی چی بمونم ؟ ب چ امیدی ؟
راستی گفتم رفتن ؟ کجا برم ؟
چرا برم ؟
نمیشه یکبار برأی همیشه تموم بشه ؟
و خط ممتدی قرمز کشیده بشه
روی یک
اسم
چهار حرفی.
و همه با هم بخندیم
و من از ته دل شاد باشم....