Gol Sorkh

سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم ...

Gol Sorkh

سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم ...

اندکی حرف

سلام  وقت بخیر امروز راستش بازی میکردم با گوشی حسم نمیکشید بیام پست بزارم 

شاید هف هش ساعت Fishdoomبازی کردم 

و البته کوییز هم سر زدم خخخ 

این روزا ذهنم بیش از حد 

درگیر مسائلی میشه ک برأی روحیم خوب نیس 

پس باید 

ی جوری خودم مشغول کنم ، 

اینک بلاتکلیف هم هستم بی تاثیر نیست 

موندم چ کنم ، نگاهی ب گذشته میکنم ک دست از همه چی کشیده بودم و قصد داشتم 

سفر کنم و برم از اینک کشور !!! 

ولی اتفاقی ک باعث شد بمونم و بخام تصمیمی برأی 

اینده بگیرم تو بودی 

و حالا من موندم از کجا و چجوری شروع کنم 

اصن 

این شروع کردن ارزشش رو داره 

چی بگم والا بزار ی بار هم شده ایقد منفی ننویسم.

این نوشتن واسه اروم کردن ذهنمه

راستش کسی نیست باهاش حرف بزنم 

یا کسی باشه درکم کنه 

فقط مینویسم ک از ذهنم بره بیرون یکم 

جا خالی بشه 

برأی حال بهتر ،

چند روز دیگ پاییز میاد و اول مهر 

همون حس غریب ناخواسته داره

کشیده میشه طرفم 

الان ک دیگ مدرکم گرفتم 

تصمیمی هم برأی ادامه تحصیل ندارم 

نمیدونم 

چرا بازم برأی روزهای تعطیل و بخصوص جمعه تنگه میشه خخخ 

چی دارم میگم نمیدونم .

کجا بودیم ؟ اره یادم امد اینده !! 

راستش ی مشاور احتیاج دارم ی روانشناس خوب

خودمم گول میزنم الان چند سال امروز فردا میکنم ،

کدوم یکی از این روزا باشه و عجل بیاد 

و پر بکشیم 

خدا میداند

اما...

همین ک تو هستی روی این زمین و نفس میکشی 

خودش جای امیدواری و حال خوبه

من ک از تو بیخبرم 

ولی هر لحظه و هر حال 

ارزو و دعایم حال خوبته 


راستی ... 

هیچی 

شبت بخیر زیبای من '

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد