Gol Sorkh

سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم ...

Gol Sorkh

سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم ...

خیال

اادمیزاد همیشه تو خیالش حس های 

خوبی داره ، ولی غافل از اینک 

واقعیت 

خَیلی تلخه ، تلختر از اونی ک حتی ذره ای 

بتونی 

تصورش کنی، هرچی روزا مرور میکنم میرم به قبل ، دلم بیشتر و بیشتر میگیره، 

یادمه از ذوق و حس زندگی ک باهاش با خیالش 

با وجودش تو این دنیا 

میگرفتم . 

عشق اول چقد نابه چقد ب دل میشینه 

و چقد خوبه 

میگذره سالها ولی مث روز أوله برات 

همون اندازه دوس داشتنی 

همون اندازه دلت اشفته میکنه 

مهم نیست کجایه، مهم نیست دست کیه 

مهم نیست مال کیه 

ولی نمیشه خودش مهم نباشه

تنها چیزی برا دلت مهمه 

خودشه

تو ب خوب بودنش راضی 

تو با ثانیه ای ازش راضی

تو توی خیالشی 

و اون عمری بیخیالته

عشق معنیش همینه ، نبود یکی 

نابودی یکی دیگ

ولی غم عشق قشنگه ، هرکی دردش 

کشیده 

تا گوشت و استخون ادم میسوزونه 

ولی سوختن قشنگیه 

انگاری خود طرف داره این کار باهات میکنه 

تو از طرف اون هرچی بیاد با جون دل قبول 

میکنی

حتی اگ درد باشه، 

نبودنت خَیلی قشنگتر از بودن خیلی ادماس

ب خیال تو زنده ام 

و ...

بیخیال


دلی دارم پر از غم 

جای خالی ندارد 

خَیلی کم 

ولی تو بیا 

قول ک 

برایت 

جا 

خالی میکنم 



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد