Gol Sorkh

سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم ...

Gol Sorkh

سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم ...

Sa

ی دفعه خاطره ای ازش میاد تو ذهنت...

اون لحظه کلا خالی میکنی 


موقتی

عصری دیگ بلاخره بعد از چند روز دست از بیحالی برداشتم   ادامه مطلب ...

گمشده

سالها رفت و هنوز

یک نفر نیست بپرسد از من

 که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

صبح تا نیمه ی شب منتظری

همه جا می نگری

گاه با ماه سخن می گویی

گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی

راستی گمشده ات کیست؟

کجاست؟

صدفی در دریا است؟

نوری از روزنه فرداهاست

یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟

-

وای از دست مورچها -

ماه

ای قمر شب تارم...